محل تبلیغات شما

چنگی به قرص ،مشت به مشت
پشت به پشت سایه ی غم
بالشت نمناکی ز اشک
پایان من ، آغاز غم
تبریک ای عشق قدیم
تسلیتی بر من بگو
این هذیون هایی ست ز من
زمزمه هایی ست بی صدا
من ماندم و دردی ز تو
من ناگریزم ز غمت
غم ناگریزست ز مَنَت
چنگم به قرص مشت به مشت
دیوار و تکیه های من
تاریِ اشک ، سرگیجه ها
پایان من پایان من
آن لحظه پایانم رسید
خوشحالی ام خوشحالی ام
چشمی که بسته میشد و جانی که گویی میدوید
آن خنده ی خوشحالی ام از صورتم هی میخزید
من بعد تو مردم ولی ، قلبم امانم را برید
هی میتپید هی میتپید
لعنت به این تزویرها،روح من و تصویر ها
بیزارم از پوشالی ام
قبری برای جسم من
جسمی برای دفن غم
قبرعمیق و خالی ام
مملو ز تاریکیست ولی
روشن تر از دنیای من
باز چشم من باز می‌شود
هوشیاری ام هوشیاری ام.
تابش ظلمت ها به چشم
رویای مرگ ، رویای من
آغاز من ۷۹ ، پایان من برعکس آن
بیزارم از آغازها
خالی تر از توخالی ام
تختی کنار پنجره
اوهام پرتاب خودم
زیبایی ام ارزانی ات
با گریه آبش میکنم
تنگی دل را هم خودم
با دست بازش میکنم
ای روح صد ساله ی من
ترک کن تَرَک های مرا
درک کن دَرَک های مرا
بگذر از این جسم ضعیف
بگذر از این حال غریب
حتی اجل من را نخواست
ای کوچه ها، تنهایی ام!!!!
بیزارم از بی تابی ام
بی تابِ این بی تابی ام
یک شب به خواب من بیا
افسوس که در بی خوابی ام
از کوچه ی خاطره ها
من بی صدا ردمیشوم
ناگه به بن بست میخورم
بن بستِ نفرین های من
حرف های من حرف های تو
"زهرای من ، من را ببخش"
بیزارم از توجیه ها
بر شیشه ی احساس خود
برگه ی تعطیلی زدم
با خط قرمز روی آن
برگه ی اخطاری زدم
چنگم به قرص بیهوده بود
هی خودخوری و خودکشی
گویی که صد جان دادم و
دیدم که جانم می‌رود

زهرا زارعی

شاید که مرگ هم اکتشافِ دیگری باشد

درجستجوی علت بد حالی ات باشی

چنگی به قرص ،مشت به مشت

ی ,ام ,های ,، ,ز ,بی ,به قرص ,بیزارم از ,من ، ,تر از ,هایی ست

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ تخصصي مسعود يوسفي